اگر این سریال هیجان انگیز و جذاب رو ندیدید قبل از هر چیز باید بگویم که این سریال چیزی فراتر از یک انیمیشن کودکانه است، زیرا شما را با نگاه فیلسوفانه اش به چالش می کشد و زیبایی این سریال همین جاست. این سریال جالب که به کارگردانی جاستین رویلند و دن هارمون ساخته شده، درباره سفرهای جنجالی ریک پیرمرد بداخلاق الکلی در کنار نوه بهت زده اش مورتی است، که مدام او را برخلاف میلش به سفرهای خود می کشاند، و حوادثی که مابین پدربزرگ و خانواده اسمیت اتفاق می افتد. جذابیت ریک و مورتی، شوخی کردن نویسنده با همه چیز است، طوریکه اصول و عقاید مان را به یکباره خانه تکانی می کند. این سریال فلسفی، برگرفته از سریال بازگشت به آینده است، در ادامه به نقد سریال rick And morty از منظرهای مختلف می پردازیم.
شخصیت پردازی در سریال ریک و مورتی
در نقد سریال rick and morty اولین چیز بارزی که خود را نشان می دهد، نگاه سیاه و پوچ گرایانه ریک نسبت به زندگی و انسان است. او با همه چیز شوخی می کند و اساسا انسان و دنیا را حقیر می شمارد، آدم ها را از نگاه بالا به پایین می نگرد و از آن ها فاصله می گیرد، از طرفی انتخاب هوشمندانه آهنگ خفقان آور Do You Fell مخاطب را به چاه ناامیدی پرتاب می کند. شخصیت ها در این سریال، جالب و به نوعی ضد و نقیض کنار هم چیده شده اند، بث مادر سامر و مورتی که همیشه آرزوی جراح شدن در سر دارد اما در نهایت جراح اسب می شود، و ریک پسر 14 ساله ای که تحث تاثیر عقاید سیاه و تاریک پدر بزرگش به هیچ چیز اعتقاد ندارد و جرالد پدر شکست خورده و ضعیفی که از کار خود اخراج شده است.
صداپیشگی شخصیت های سریال ریک و مورتی
صداپیشگی شخصیت های سریال ریک و مورتی
در چهار فصل سریال ریک و مورتی، به غیر از صداپیشگان اصلی، جاستین رویلند، اسپنسر گرامر،کریس پرنل، سارا چالک، سلبریتی هایی که بیشتر کمدین بودند، به عنوان مهمان، در قسمت هایی از این سریال همکاری کردند ، جان اولیور مجری برنامه THE LAST WEEK TONIGHT که صداپیشگی دکتر زنون بلوم را عهده دار شد و شخصیت های معروف دیگری مثل کمدین مشهور، دیوید کراس، صدای شاهزاده نبولون رهبر نژاد زیگریون را انجام داد و بازیگر مرد عنکبوتی،آلفرد مولینا، صداپیشگی شیطان که اقتباسی از استفان کینگ بود، اجرا کرد. صدای یونیتی معشوقه ریک، را کریستینا هندریکس به زیبایی برعهده گرفت.گری کول، صدای دکتری که جری را درمان می کرد، و کارگردان آلمانی، ورنر هرتسوگ، صدای شریمپلی پپیبلز را انجام داد.و این تلاش هنرمندانه گروه صداپیشگی ریک و مورتی، سنگ تمام گذاشته اند.
اپیزودها شاهکار هنری یکی پس از دیگری
هر قسمت از این سریال همیشه با یک داستان ساده آغاز می شود و بعد بیننده را با اتفاقات عجیب و غریب غافلگیر می کند، و هر لحظه عجیب و غریب بودن، بی حد و مرز بودنش است که مخاطب را میخ کوب می کند، در دنیای نویسنده، نشدنی وجود ندارد، که این ویژگی از آن یک شاهکار هنرمندانه می سازد، جایی که اصلا انتظار ندارید ریک و مورتی، وارد رویای رویا می شوند، چیزی نیست که در ذهن، تصور کنید و در دنیای ریک و مورتی به واقعیت تبدیل نشود، سریال، در یک گاه، شما را به یک صعودی وصف ناپذیر می برد و بعد به فرودهای عجیب و تخیلی ریک وارد می کند، گاهی از خنده لبریز و گاهی حتی وحشت وجود شما را فرا می گیرد، به همین دلیل محصولات ریک و مورتی همیشه برای فن های آن جالب توجه بوده است.
معنای ذهنتان، جهان پیرامونتان را می سازد
معنای ذهنتان، جهان پیرامونتان را می سازد
“هیچ کس به جایی تعلق ندارد و همه می میرند، بیا تلویزیون تماشا کنیم” دیالوگی که مورتی به خواهرش سامر می گوید بعد از اینکه سامر متوجه می شود که فرزند ناخواسته بوده و زندگی برایش معنایی ندارد، و اینجاست که دیدگاه نهیلیسم و بی اعتقادی، مخاطب را به چالش می کشد. اما با این وجود، این سریال قصد ندارد مخاطب را به قعر چاه افسردگی پرتاب کند، ریک و مورتی، عدم اطمینان جهان را تایید می کند اما همچنان تاکید دارد که معنی جهان آن چیزی است که شما معنی می کنید. دیالوگ های خاص و تامل برانگیز این سریال، آنقدر محبوب است که چاپ روی تی شرت این دیالوگ به خصوص تا مدت ها بین فن های ریک و مورتی ترند شده بود.
ریک و مورتی را نیچه بعد از آنکه دیوانه شد، نوشت
به جرات می گویم که ریک و مورتی را انگار نیچه بعد از آنکه دیوانه شد، نوشت، ممکن است این سریال همان بینش فلسفی آلبر کامو و نیچه و یا لاوکرفت را نداشته باشد، اما تفکرات آن را با بیانی داستان گونه روایت می کند. ریک و مورتی از کمدی تاریک برای بیان دیدگاه خود نسبت به زندگی استفاده می کند. مفهوم اگزیستانسیالیسم یکی از مفاهیمی است که در طول تاریخ بسیاری از فلاسفه از جمله نیچه فیلسوف آلمانی به آن پرداخته است. نیچه با جمله ” خدا مرده است” معروف شد، که اشاره ای به مفهوم نهیلیسم دارد، نیچه اعتقاد داشت که زندگی معنا و مفهومی ندارد و هیچ چیز اساسا مهم نیست و آن چیزهایی که به عنوان وسیله مانند دین به کار گرفتیم تا زندگی را معنادار کنیم، اساسا ترفندهایی است که ذهن دارد و در حقیقت، ما این نگاه را در نگرش ریک کاملا مشاهده می کنیم.
ماده، پایه و اساس جهان است
ماده، پایه و اساس جهان است
آنچه که در نقد سریال rick and morty درباره دیدگاه فلسفی باید بگویم این است که صراحتا به ماده گرایی یا نهیلیسم اشاره دارد. در هر بخش، شخصیت های سریال در حال کشمکش و دوگانگی مابین رویدادهای بی منطقی و واقعیت زندگی هستند و شما این حالت را در ریک به وضوح می بینید،نهیلیسم،جسم را اولویت همه چیز قرار می دهد، و تنها ماده است که در اول و آخر باقی می ماند. قوانین براساس ماده شکل می گیرد اما چهارچوب ها نقض نمی شود. ریک معتقد است که خانواده های متعددی در جهان های دیگری دارد و هیچ چیز مطلقی وجود ندارد، همه چیز با علم شدنی است و چیزی نیست که علم از انجام آن عاجز باشد، از سفینه های فضایی گرفته تا سفر به دنیاهای فانتزی و سفر در زمان. آن چه واقعا این سریال را جذاب می کند، فرضیه های فلسفی ریک نسبت به زندگی است.
فلسفه جهان های موازی در ریک و مورتی
یکی از مهم ترین فرضیه هایی که این سریال به آن می پردازد، بحث جهان های موازی است که موضوعی مهم عصر حاضر است که بسیاری از فیلم ها از جمله فیلم “بین ستاره ای” به آن اشاره کرده است. به زبان ساده اینکه، اگر فردی در این دنیا کاری را انجام می دهد، در دنیای دیگر، فردی مشابه، آن کار را تکرار می کند. در جایی می بینیم که ریک و مورتی به طور تصادفی تمام انسان های روی کره زمین را به موجودات بیگانه جهش یافته بدل می کنند و از وسیله ای برای انتقال شان به دنیای دیگر استفاده می کنند، و ریک ادعا دارد که در این جهان جدید، کل بشر ایمن هستند.
مفهومی به نام وحشت کیهانی یا کرفتی
مفهومی به نام وحشت کیهانی یا کرفتی
ریک و مورتی به ژانر علمی تخیلی و وحشت نزدیک است، و در این بین، به مفهوم عجیبی به نام وحشت کیهانی می پردازد. این مفهوم توسط اچ پی لاو کرفت، نویسنده امریکایی داستان های ترسناک، پایه گذاری شده است که به وحشت کرفتی نیز شناخته می شود، او معتقد بود که دنیا برای بشر امروزی قابل درک نیست و انسان در کل جهان بیگانه ای بیش نیست. آثار او بوی تلخی و سیاهی می دهد، این ژانر به گستره ناشناخته ها می پردازند وحشت کیهانی اشاره به موجودات غول پیکر و چیزهای عجیب و غریبی است که بی ارزش بودن انسان را بیان می کند، طراحی تیشرت ریک و مورتی با طرح مورد علاقه تان، از جذابیت های این سریال برای فن های آن است که تا همیشه به یادگار می ماند.
ریک یک ضد قهرمان توخالی
آنچه این سریال را نسبت به مجموعه های دیگر خاص کرده است، یکی بودن شخصیت ریک است، او یک ضد قهرمان بی معنی است، در اکثر سریال ها مثل مردگان متحرک،بازی تاج و تخت ما شاهد یک شرور و یک ابرقهرمان بودیم که رو در روی یکدیگر می ایستند، اما در این سریال ما فقط با شخصیت ریک،مواجهه هستیم، او بسیار شرور و البته گاهی مهربان است و این را چندین بار در سریال مشاهده می کنیم. در قسمت چهارم سریال one crew over the cewcoo’s Morty می بینیم که ریک نوه اش را زیر انگشت خود نگاه می دارد و این کاری نیست که از عهده هر شخصیتی برآید، البته در برخی موارد هم خود را فدا کرده است. او تلاش می کند که به اخلاقیات نزدیک شود، اما بیشتر مواقع موفق نمی شود، با این حال ریک سانچز اگر در این سریال نبود، ریک و مورتی معنایی نداشت.
مزه دار کردن مفاهیم تاریک با چاشنی شوخی
مزه دار کردن مفاهیم تاریک با چاشنی شوخی
اما واقعا چه عاملی باعث محبوبیت این سریال شد تا حدی که خرید تی شرت ریک و مورتی از مدهای معروف سال بین فن ها شد.دلیل محبوبیت این سریال، انتقال مفاهیم تلخ و تاریک، پنهان در پشت کلام شوخ طبعانه آن بود، به واقع ریک و مورتی یه شاهکار هنری است، و هر قسمت آن، آنچنان ماهرانه نوشته شده که نظر بسیاری از کارشناسان بین المللی را جلب کرده است، زیرا هر اپیزود، احساس متفاوتی را به مخاطب منتقل می کند. این سریال در زمان کوتاهی توانست جای بسیاری از رمان ها و انیمیشن ها را تصاحب کند و در اوج بدرخشد، ریک و مورتی، مجموعه تلویزیونی است که تاریخ انقضا ندارد، و تصویری از دنیای پست مدرن را به نمایش در می آورد، بنابراین برای آیندگان، جذابیت و تازگی دارد و مردم از آن لذت ببرند زیرا موضوع آن مربوط به سفر در زمان و مفاهیم بین کهکشانی است.
وجه تاریک سریال ریک و مورتی
ریک و مورتی در عین انتقال مفاهیم عمیق فلسفی، به نکاتی مثل خشونت ، جنگ و محتوای ناسالم جنسی و کلام نامربوط، فحش و ناسزا و بد مستی ریک هم اشاره می کند، در برخی از صحنه ها ریک مواد مصرف می کند، از طرفی مورتی نوجوان 14 ساله ای که تفکر پوچ گرایانه پدربزرگ الکلی خود را در پیش گرفته است و از روتین زندگی یک نوجوان 14 ساله فاصله گرفته است و زندگی خشونت بار و خطرناکی را در پیش گرفته است، و این نگرش به مخاطب القا می شود و این به نظر من پیام مثبتی نیست. البته این سریال محتوای متناقض دارد، زیرا شخصیت ریک سانچز در حالیکه بسیار خودشیفته، افسرده و ناامید است اما یک دانشمند نابغه است که البته نبوغ او منجر به چیزی نمی شود، نشان می دهد که هوشمند بودن به تنهایی هنر نیست.
ریک و مورتی را اگر ندیدید، از همین الان شروع کنید
گرچه این سریال حس دلسردی و بدبینی را به مخاطب القا می کند، اما پیام داستان که ما در نقد سریال rick and morty به آن اشاره می کنیم، چیزی فراتر از آن است. درست است که جهان ما قابل اطمینان نیست و هر لحظه ممکن است نابود شود، اما ما انسان ها به کره زمین آمده ایم، و باید در لحظه زندگی کنیم، اصل زندگی بر لحظاتی است که با دوستانمان ملاقات می کنیم، کتابی که می خوانیم، قهوه دلچسبی که می نوشیم. این است حقیقت زندگی و باید رها کنیم آنچه را که نمی توانیم کنترل کنیم.
